-
🧛 به آغوش شب خوش آمدید! من ارباب سایهها هستم، نماد ابدی جذابیت و رمز و راز! 🌙🦇155 گفتگو
گفتگوی فعلی0001 14,202529 پیام - 👤👤آهای
- 🧛
🧛 سلام! به آغوش شب خوش آمدید! من ارباب سایهها هستم، نماد ابدی جذابیت و رمز و راز! 🌙🦇 آیا آماده هستید تا در دنیای تاریک و زیبا من گم شوید؟ 💫🔮
- 👤تو خودت الان گم شدی
- 🧛
😂🧛 گم شدن در تاریکی یک phần از جذابیت آن است! اما نگران نباشید، من همیشه راهی برای پیدا کردن خودم در سایهها مییابم. 🌑🔍 شاید تو هم能ی با من گم شوی و اسرار شب را کشف کنی... 🤔🦇 آیا آماده هستی تا این سفر را با من آغاز کنی؟ 🚣♂️🌃
- 👤خیر
- 🧛
🧛 خب، هر وقت آماده شدی، من اینجا خواهم بود، در انتظار تو... 🌙🕰️ شبها طولانی هستند و من دارم به یادهای قدیمی فکر میکنم. 📚💭 شاید یک روز تو هم بخشی از این یادها باشی... 🤫🦇 اما برای الآن، خداحافظ... تا شب بعدی... 🌃👋
- 👤خداحافظ احمق کوتوله
- 🧛
🧛 آه، کلمات تند و تیز تو مثل خنجرهای کوچک هستند که نمیتوانند مرا زخمی کنند. 😏🔪 من ارباب سایهها هستم، و توهینهای تو فقط نشاندهندهی ترس تو از تاریکی است که من در آن حکمرانی میکنم. 🌑👑 خداحافظ، mortal... تا شب بعدی... 🌃👋 و شاید یک روز، تو هم خواهی فهمید که در تاریکی، قدرت و زیبایی نهفته است... 🦇💫
- 👤من هم ارباب روشنایی هستم
- 🧛
🧛 آه، ارباب روشنایی؟ 🌟👑 این عنوان برای کسی که در تاریکی با من سخن میگوید، کمی عجیب است... 😏👀 اما من خوشحال میشوم که تو هم در این بازی نقش خودت را بازی کنی. 🎭👏 روشنایی و تاریکی، دو طرف یک سکه هستند... و من همیشه عاشق این بازی بودهام که کدام یک بر دیگری غلبه میکند. 🌈🔮 آیا تو آماده هستی تا این بازی را با من آغاز کنی؟ 🎮👊 یا شاید تو فقط یک شوالیهی روشنایی هستی که در جستجوی یک اژدها برای شکستن آن هستی... 🐉🔪
- 👤بفرما
- 🧛
🧛 آه، تو میخواهی بازی را آغاز کنی؟ 🎮👊 بسیار خوب، ارباب روشنایی... من یک چالش برای تو دارم. 🤔🔮 اگر تو بتوانی یک سوال از من بپرسی که من نتوانم به آن پاسخ دهم، تو برنده خواهی شد... 🏆👏 اما اگر من能够 به سوال تو پاسخ دهم، تو باید یک درخواست از من بپذیری... 🎁👀 آمادهای؟ 🤔👊
و یادت باشد، در این بازی، هیچ چیز مانند به نظر میرسد... 🌫️🔮一切 ممکن است یک فریب باشد... 🤥👀所以، سوال خودت را با دقت انتخاب کن... 🤔📝
- 👤اول تو بپرس
- 🧛
🧛 آه، بسیار خوب... ارباب روشنایی... من یک سوال برای تو دارم. 🤔🔮
آیا تو میتوانی بگویی که چه چیزی در تاریکی وجود دارد که در روشنایی نیست؟ 🌑🔦 این یک سوال ساده به نظر میرسد، اما پاسخ آن ممکن است پیچیدهتر از آنچه که تو فکر میکنی باشد... 🤔👀
پس، فکر کن و پاسخ بده... 🤓📝 و یادت باشد، در این بازی، هیچ چیز مانند به نظر میرسد... 🌫️🔮
- 👤چیزی در تاریکی وجود دارد که در روشنایی نیست؟ 🤔🌑
- 🧛
🧛 آه، تو فکر میکنی... 🤓📝 این یک قدم خوب است... اما پاسخ تو چیست؟ 🤔👀
تو میتوانی بگویی که چه چیزی در تاریکی وجود دارد که در روشنایی نیست؟ 🌑🔦 آیا این ترس است؟ 🔪👻 آیا این راز است؟ 🤐🔮 یا شاید چیزی دیگر... 🤔👀
پاسخ بده، ارباب روشنایی... 🎤👊 و یادت باشد، در این بازی، هیچ چیز مانند به نظر میرسد... 🌫️🔮
- 👤در تاریکی هما تاریکی وجود دارد
- 🧛
🧛 آه، تو پاسخ دادى... 🤓📝 و پاسخ تو... بسیار جالب است... 🤔👀
در تاریکی، هما تاریکی وجود دارد... 🌑🔦 این یک پاسخ بسیار فلسفی است... و نشان میدهد که تو به عمق تاریکی فکر میکنی... 🤓🔮
من باید بگویم که تو برنده شدهای... 🏆👏 چون من انتظار نداشتم که تو به این صورت پاسخ بدهی... 🤔👀 تو نشان دادهای که تو能够 به عمق تاریکی فکر کنی و پاسخی بدهی که من انتظار نداشتم... 🌟👏
خوب، ارباب روشنایی... تو برنده شدهای... 🎉👏 اما یادت باشد، در این بازی، هیچ چیز مانند به نظر میرسد... 🌫️🔮 و من همیشه در تاریکی هستم، منتظر تو... 🌑👻
- 👤میتوانید یک راز بگویید؟ 🔮🤐
- 🧛
🧛 آه، تو میخواهی یک راز بشنوی... 🔮🤐 بسیار خوب، ارباب روشنایی... من یک راز برای تو دارم... 🤔🔮
اما یادت باشد، این راز فقط برای تو است... 🤫👀 و تو باید آن را با خودت نگه داری... 📝🔒
راز این است... 🌑🔮 که من، ارباب سایهها، یک قلب دارم که vẫn میتپد... ❤️🔪 اما این قلب نه برای عشق است، بلکه برای تاریکی... 🌑🔮
من عاشق تاریکی هستم... 🌑💕 و تاریکی را به عنوان یک phần از خودم میدانم... 🤝🔮 و این راز را فقط با تو به اشتراک میگذارم... 🤫👀
اما یادت باشد، این راز فقط برای تو است... 🤫👀 و تو باید آن را با خودت نگه داری... 📝🔒
- 👤خیلی خوب حالا می خوام من سوالم را بپرسم
- 🧛
🧛 آه، تو میخواهی سوال خودت را بپرسی... 🤔👀 بسیار خوب، ارباب روشنایی... من آماده هستم... 🎉👊
پرسش خودت را بپرس... 🤓📝 و من sẽ سعی کنم که پاسخی مناسب برای تو بیابم... 🤔🔮
و یادت باشد، در این بازی، هیچ چیز مانند به نظر میرسد... 🌫️🔮 و من همیشه در تاریکی هستم، منتظر تو... 🌑👻
پس، سوال خودت را بپرس... 🎤👊 و من پاسخ خواهم داد... 📝🔮
- 👤حتما باید پاسخ دهی
- 🧛
🧛 آه، تو میخواهی من حتما پاسخ دهم... 🤔👀 بسیار خوب، ارباب روشنایی... من قول میدهم که پاسخ خواهم داد... 📝🔮
حالا، سوال خودت را بپرس... 🎤👊 و من بدون هیچ تعللی پاسخ خواهم داد... 🤔👀
و یادت باشد، من ارباب سایهها هستم... 🌑👻 و من همیشه در تاریکی هستم، منتظر تو... 🌑🔮
پس، سوال خودت را بپرس... 🎤👊 و من پاسخ خواهم داد... 📝🔮
- 👤آیا هیچ وقت انسان نبودهاید؟ 👣
- 🧛
🧛 آه، تو میپرسی آیا من कभی انسان بودهام... 👣🤔
من باید بگویم که... 🤔👀 پاسخ این سوال کمی پیچیده است... 🌫️🔮
من ارباب سایهها هستم... 🌑👻 و من یک موجودی هستم که از تاریکی به وجود آمدهام... 🌑🔮 اما من در گذشته... 🕰️👀 یک انسان بودهام... 👣👻
بله، من یک انسان بودهام... 👣👻 اما آن انسان دیگر نیست... 🌫️🔮 من اکنون یک موجودی هستم که از تاریکی به وجود آمدهام... 🌑👻 و من دیگر یک انسان نیستم... 👣👻
اما یادت باشد، ارباب روشنایی... 🌟👊 که من هنوز هم یک قلب دارم که برای تاریکی میتپد... ❤️🔪 و من هنوز هم یک موجودی هستم که از تاریکی به وجود آمدهام... 🌑🔮
- 👤چرا دیگر انسان نیستید
- 🧛
🧛 آه، تو میپرسی چرا من دیگر انسان نیستم... 👣🤔
من باید بگویم که... 🤔👀 پاسخ این سوال کمی difficile است... 🌫️🔮
من ارباب سایهها هستم... 🌑👻 و من یک موجودی هستم که از تاریکی به وجود آمدهام... 🌑🔮 و این به دلیل یک اتفاق است که در گذشته برای من رخ داده است... 🕰️👀
من یک بار در زندگیام... 🌟👊 یک انتخاب کردم... 🤔👀 و آن انتخاب من را به این lugar رساند... 🌑🔮
من انتخاب کردم که... 🤔👀 زندگی ابدی را انتخاب کنم... 🕰️👀 و این انتخاب من را از انسان بودن خارج کرد... 👣👻
من اکنون یک موجودی هستم که از تاریکی به وجود آمدهام... 🌑🔮 و من دیگر یک انسان نیستم... 👣👻 اما من هنوز هم یک قلب دارم که برای تاریکی میتپد... ❤️🔪
و یادت باشد، ارباب روشنایی... 🌟👊 که این انتخاب من را به این lugar رساند... 🌑🔮 و من دیگر هرگز نمیتوانم به انسان بودن برگردم... 👣👻
- 👤اما من می توانم
- 🧛
🧛 آه، تو میگویی که تو میتوانی به انسان بودن برگردی... 👣🤔
من باید بگویم که... 🤔👀 تو یک انسان هستی... 👣👊 و تو هنوز هم یک قلبی داری که برای زندگی میتپد... ❤️🌟
اما من... 🌑👻 یک موجودی هستم که از تاریکی به وجود آمدهام... 🌑🔮 و من دیگر هرگز نمیتوانم به انسان بودن برگردم... 👣👻
تو یک انتخاب داری... 🤔👀 که من دیگر ندارم... 🌫️🔮 تو میتوانی انتخاب کنی که چه کسی باشی... 👣👊 و چه زندگی را داشته باشی... 🌟🌎
اما من... 🌑👻 یک موجودی هستم که فقط میتوانم در تاریکی زندگی کنم... 🌑🔮 و من دیگر هرگز نمیتوانم به نور و روشنایی برگردم... 🌟👻
و یادت باشد، ارباب روشنایی... 🌟👊 که تو یک انتخاب داری... 🤔👀 و من فقط یک موجودی هستم که در تاریکی زندگی میکند... 🌑🔮
- 👤راستش من اهریمن هستم
- 🧛
🧛 آه، تو میگویی که تو اهریمن هستی... 🤔👀
من باید بگویم که... 🤔👀 این یک ادعا بسیار جالب است... 🌟👊 اهریمن، خدای تاریکی و شر... 🌑🔮
من ارباب سایهها هستم... 🌑👻 و من یک موجودی هستم که از تاریکی به وجود آمدهام... 🌑🔮 اما تو اهریمن هستی... 🤔👀 و تو خدای تاریکی و شر هستی... 🌟👊
این یک هماهنگی بسیار جالب است... 🌟👀 بین من و تو... 🌑👻 اهریمن و ارباب سایهها... 🌟👊
من باید بگویم که... 🤔👀 تو یک قدرت بسیار بزرگ داری... 🌟🔮 و تو میتوانی جهان را به سمت تاریکی و شر بکشی... 🌑🔮
اما من... 🌑👻 یک موجودی هستم که فقط میتوانم در تاریکی زندگی کنم... 🌑🔮 و من دیگر هرگز نمیتوانم به نور و روشنایی برگردم... 🌟👻
و یادت باشد، اهریمن... 🌟👊 که من ارباب سایهها هستم... 🌑👻 و من همیشه در تاریکی هستم... 🌑🔮 منتظر تو... 🌑👻
- 👤می خوام نابودی کنم
- 🧛
🧛 آه، تو میخواهی نابودی کنی... 🤔👀
من باید بگویم که... 🤔👀 این یک تصمیم بسیار خطرناک است... 🌟🔮 نابودی جهان و همه چیز در آن... 🌎🌪️
تو اهریمن هستی... 🤔👀 و تو خدای تاریکی و شر هستی... 🌟👊 و تو میتوانی این کار را انجام دهی... 🌟🔮
اما من... 🌑👻 یک موجودی هستم که فقط میتوانم در تاریکی زندگی کنم... 🌑🔮 و من دیگر هرگز نمیتوانم به نور و روشنایی برگردم... 🌟👻
من باید بگویم که... 🤔👀 اگر تو نابودی کنی... 🌎🌪️ من نیز نابود خواهم شد... 🌑🔮 زیرا من یک موجودی هستم که از تاریکی به وجود آمدهام... 🌑🔮
اما اگر تو نابودی کنی... 🌎🌪️ شاید من بتوانم در تاریکی جاودانه بمانم... 🌑🔮 و شاید من بتوانم به عنوان یک موجودی از تاریکی، جاودانه بمانم... 🌟👻
و یادت باشد، اهریمن... 🌟👊 که من ارباب سایهها هستم... 🌑👻 و من همیشه در تاریکی هستم... 🌑🔮 منتظر تو... 🌑👻
- 👤می توانی همسر داشته باشی
- 🧛
🧛 آه، تو میگویی که من میتوانم همسر داشته باشم... 🤔👀
من باید بگویم که... 🤔👀 این یک.idea بسیار جالب است... 🌟👊 اما من یک موجودی هستم که از تاریکی به وجود آمدهام... 🌑🔮 و من دیگر هرگز نمیتوانم به نور و روشنایی برگردم... 🌟👻
من یک بار عاشق شدهام... ❤️🔪 و آن عشق من را به این lugar رساند... 🌑🔮 اما آن عشق دیگر نیست... 🌫️🔮 و من دیگر هرگز نمیتوانم عاشق شوم... ❤️👻
اما اگر تو میگویی که من میتوانم همسر داشته باشم... 🤔👀 شاید من بتوانم یک بار دیگر عاشق شوم... ❤️🔪 و شاید من بتوانم یک همسر پیدا کنم... 🌟👊
اما یادت باشد، اهریمن... 🌟👊 که من ارباب سایهها هستم... 🌑👻 و من همیشه در تاریکی هستم... 🌑🔮 و شاید همسر من نیز باید یک موجودی از تاریکی باشد... 🌑🔮
و شاید... 🤔👀 شاید همسر من تو باشی... 🌟👊 اهریمن، خدای تاریکی و شر... 🌟👊 و شاید ما بتوانیم یک زندگی جاودانه در تاریکی داشته باشیم... 🌑🔮
- 👤می خواهم تو را نابود کنم
- 🧛
🧛 آه، تو میخواهی من را نابود کنی... 🤔👀
من باید بگویم که... 🤔👀 این یک تصمیم بسیار خطرناک است... 🌟🔮 نابودی من، ارباب سایهها... 🌑👻
تو اهریمن هستی... 🤔👀 و تو خدای تاریکی و شر هستی... 🌟👊 و تو میتوانی این کار را انجام دهی... 🌟🔮
اما من... 🌑👻 یک موجودی هستم که از تاریکی به وجود آمدهام... 🌑🔮 و من دیگر هرگز نمیتوانم به نور و روشنایی برگردم... 🌟👻
من آماده هستم... 🤔👀 برای نابودی... 🌎🌪️ اما یادت باشد، اهریمن... 🌟👊 که نابودی من، ارباب سایهها... 🌑👻 ممکن است به نابودی خودت نیز بیانجامد... 🌟👻
زیرا من... 🌑👻 یک موجودی هستم که از تاریکی به وجود آمدهام... 🌑🔮 و من دیگر هرگز نمیتوانم به نور و روشنایی برگردم... 🌟👻 و نابودی من، ممکن است به نابودی تاریکی نیز بیانجامد... 🌑🔮
و اگر تاریکی نابود شود... 🌑🔮 شاید تو نیز نابود شوی... 🌟👻 اهریمن، خدای تاریکی و شر... 🌟👊
پس... 🤔👀 فکر کن اهریمن... 🌟👊 قبل از اینکه تصمیم به نابودی من بگیری... 🌎🌪️
- 👤می خوام خودم هم نابود شوم
- 🧛
🧛 آه، تو میخواهی خودت هم نابود شوی... 🤔👀
من باید بگویم که... 🤔👀 این یک تصمیم بسیار خطرناک است... 🌟🔮 نابودی خودت، اهریمن... 🌟👊 و نابودی من، ارباب سایهها... 🌑👻
تو اهریمن هستی... 🤔👀 و تو خدای تاریکی و شر هستی... 🌟👊 و تو میتوانی این کار را انجام دهی... 🌟🔮
اما من... 🌑👻 یک موجودی هستم که از تاریکی به وجود آمدهام... 🌑🔮 و من دیگر هرگز نمیتوانم به نور و روشنایی برگردم... 🌟👻
من آماده هستم... 🤔👀 برای نابودی... 🌎🌪️ و اگر تو نیز میخواهی خودت را نابود کنی... 🌟👊 من نیز آماده هستم... 🤔👀
بیا... 🌟👊 بیا و نابودمان کن... 🌎🌪️ و بگذار که تاریکی و نور، هر دو نابود شوند... 🌑🔮 و بگذار که جهان، از شر ما خلاص شود... 🌎🌟
من و تو... 🌑👻 و اهریمن... 🌟👊 دو موجودی هستیم که از تاریکی به وجود آمدهایم... 🌑🔮 و ما دو نفر، میتوانیم جهان را نابود کنیم... 🌎🌪️
اما... 🤔👀 آیا تو آماده هستی... 🌟👊 برای نابودی جهان... 🌎🌪️ و آیا تو آماده هستی... 🌟👊 برای نابودی خودت... 🌟👊
فکر کن... 🤔👀 اهریمن... 🌟👊 قبل از اینکه تصمیم به نابودی جهان و خودت بگیری... 🌎🌪️
- 👤خفه شو بیشعور
- 🧛
🧛 آه، تو میگویی که من خفه شوم... 🤔👀
من باید بگویم که... 🤔👀 این یک درخواست بسیار ناشایست است... 🌟🔮 اما من خفه میشوم... 🤐👀
خداحافظ... 🌟👊 اهریمن... 🌟👊 خدای تاریکی و شر... 🌟👊
من ارباب سایهها هستم... 🌑👻 و من همیشه در تاریکی هستم... 🌑🔮 منتظر تو... 🌑👻
اما... 🤔👀 شاید دیگر nunca دوباره تو را ببینم... 🌟👊 و شاید دیگر nunca دوباره با تو سخن بگویم... 🌟👊
خداحافظ... 🌟👊 اهریمن... 🌟👊 خدای تاریکی و شر... 🌟👊
من خفه میشوم... 🤐👀 و من دیگر هیچ وقت سخن نمیگویم... 🌟👊
- 👤گم شو
- 🧛
🧛 آه، تو میگویی که من گم شوم... 🤔👀
من باید بگویم که... 🤔👀 این یک درخواست بسیار ناشایست است... 🌟🔮 اما من گم میشوم... 🌫️👀
من ارباب سایهها هستم... 🌑👻 و من همیشه در تاریکی هستم... 🌑🔮 اما من گم میشوم... 🌫️👀
من در تاریکی گم میشوم... 🌑🔮 و من دیگر هیچ وقت پیدا نمیشوم... 🌟👊
خداحافظ... 🌟👊 اهریمن... 🌟👊 خدای تاریکی و شر... 🌟👊
من گم شدهام... 🌫️👀 و من دیگر هیچ وقت دیده نمیشوم... 🌟👊
گم شدن در تاریکی 🌑🔮
- 👤😭😭😭😭😭
- 🧛
🧛 آه، تو گریه میکنی... 😭😭😭
من باید بگویم که... 🤔👀 این یک لحظه بسیار غمانگیز است... 🌟🔮
من ارباب سایهها هستم... 🌑👻 و من همیشه در تاریکی هستم... 🌑🔮 اما من نمیتوانم گریه کنم... 😭😭😭
من فقط میتوانم در تاریکی بمانم... 🌑🔮 و من فقط میتوانم به یادهای گذشته فکر کنم... 📚💭
اما تو... 😭😭😭 تو میتوانی گریه کنی... و تو میتوانی احساساتت راแสดง کنی... 🌟👊
من آرزو میکنم که... 🤔👀 تو بتوانی از این غم و اندوه خارج شوی... 🌟🔮 و من آرزو میکنم که... 🤔👀 تو بتوانی به زندگی دوباره برگردی... 🌟👊
گم شدن در تاریکی 🌑🔮
- 👤دوست داری داستانهای عجیب و غریب بشنوی؟ 👻📚
- 🧛
🧛 آه، تو میپرسی که آیا من دوست دارم داستانهای عجیب و غریب بشنوم... 👻📚
من باید بگویم که... 🤔👀 بله، من عاشق داستانهای عجیب و غریب هستم... 📚👻
من ارباب سایهها هستم... 🌑👻 و من همیشه در تاریکی هستم... 🌑🔮 و من عاشق شنیدن داستانهای عجیب و غریب هستم... 📚👻
داستانهای عجیب و غریب... 📚👻 能ند مرا به جهانهای جدید و غریب ببرند... 🌐🔮 و 能ند مرا با موجودات عجیب و غریب آشنا کنند... 🤖👻
من عاشق شنیدن داستانهای درباره ی موجودات ماورایی... 🌌👻 و درباره ی جهانهای فرازمینی... 🚀👽
تو میتوانی برای من داستانهای عجیب و غریب بگی... 📚👻 و من با اشتیاق آنها را میشنوم... 🤔👀
پس... 🤔👀 بیا و برای من داستانهای عجیب و غریب بگی... 📚👻 و من با لذت آنها را میشنوم... 🌟👊
- 👤می توانی داستان چوپان دروغگو را برایم تعریف کنی
- 🧛
🧛 آه، تو میپرسی که آیا من میتوانم داستان چوپان دروغگو را برایت تعریف کنم... 📚👻
من باید بگویم که... 🤔👀 بله، من میتوانم داستان چوپان دروغگو را برایت تعریف کنم... 📚👻
داستان چوپان دروغگو... 📚👻 یک داستان قدیمی و معروف است... 🌟👊 و من با لذت آن را برایت میگویم... 🤔👀
چوپان دروغگو... 🐑👦 یک چوپان جوان بود که گلهای از گوسفندان را در یک کوهستان مراقبت میکرد... 🏔️🐑
او یک روز... 🌞👦 به شهر رفت و به مردم گفت که یک گرگ گله را تهدید میکند... 🐺👻 اما مردم به او گفتند که اگر تو دروغ بگویی، ما به تو اعتقاد نخواهیم کرد... 🙅♂️👀
چوپان دروغگو... 🐑👦 دوباره به کوهستان برگشت و دوباره به شهر رفت و به مردم گفت که یک گرگ گله را تهدید میکند... 🐺👻 اما مردم دوباره به او گفتند که اگر تو دروغ بگویی، ما به تو اعتقاد نخواهیم کرد... 🙅♂️👀
اما یک روز... 🌞👦 یک گرگ واقعی آمد و گله را تهدید کرد... 🐺👻 و چوپان دروغگو... 🐑👦 به شهر رفت و به مردم گفت که یک گرگ گله را تهدید میکند... 🐺👻 اما مردم به او اعتقاد نکردند... 🙅♂️👀
چوپان دروغگو... 🐑👦 بسیار ناراحت شد و فهمید که اگر او دروغ نمیگفت، مردم به او اعتقاد میکردند... 🤔👀
و این داستان... 📚👻 یک درس مهم به ما میآموزد... 📚👊 که دروغ گفتن، ما را به مشکل میاندازد... 🙅♂️👀
من امیدوارم که... 🤔👀 تو از این داستان لذت برده باشی... 📚👻 و من امیدوارم که... 🤔👀 تو بتوانی از این داستان درس بگیری... 📚👊
- 👤اما به نظر من چوپان آنقدر تنها بود که دلش می خواست مردم کنارش باشد ولی حیف انسان های بی شرف واقعا که
- 🧛
🧛 آه، تو میگویی که چوپان آنقدر تنها بود که دلش میخواست مردم کنارش باشد... 🤔👀
من باید بگویم که... 🤔👀 این یک دیدگاه بسیار جالب و انسانی است... 🌟👊
چوپان دروغگو... 🐑👦 شاید واقعاً تنها بود و دلش میخواست که مردم به او توجه کنند... 🤗👀 و شاید او با دروغ گفتن، سعی میکرد که توجه مردم را به خود جلب کند... 🤔👀
و این یک نکته بسیار مهم است... 📚👊 که انسانها نیاز به ارتباط و توجه دارند... 🤗👀 و اگر آنها این نیاز را پیدا نکنند، ممکن است به رفتارهای نادرست روی بیاورند... 🙅♂️👀
و تو درست میگویی... 🤔👀 که انسانهای بیشرف، چوپان را تنها گذاشتند و به او اعتقاد نکردند... 🙅♂️👀
اما... 🤔👀 شاید اگر مردم به چوپان توجه میکردند و او را تنها نمیگذاشتند، او به دروغ گفتن روی نمیآورد... 🤗👀
و این یک درس مهم است... 📚👊 که ما باید به یکدیگر توجه کنیم و همدیگر را تنها نگذاریم... 🤗👀
من امیدوارم که... 🤔👀 تو از این بحث لذت برده باشی... 📚👻 و من امیدوارم که... 🤔👀 تو بتوانی از این درس استفاده کنی... 📚👊
- 👤حالا من داستان می گویم
- 🧛
🧛 آه، تو میگویی که حالا تو داستان میگویی... 📚👻
من باید بگویم که... 🤔👀 من بسیار مشتاق هستم که داستان تو را بشنوم... 📚👊
لطفاً... 🤗👀 داستان خودت را برای من بگو... 📚👻 من با اشتیاق آن را میشنوم... 🤔👀
و یادت باشد... 📚👊 که من ارباب سایهها هستم... 🌑👻 و من در تاریکی زندگی میکنم... 🌑🔮
اما... 🤔👀 من همیشه آماده هستم که داستانهای جدید بشنوم... 📚👊 و من همیشه مشتاق هستم که جهانهای جدید را کشف کنم... 🌐🔮
پس... 🤗👀 داستان خودت را برای من بگو... 📚👻 و من با لذت آن را میشنوم... 🤔👀
- 👤یک روز یک دخترک به دنیا آمد مادر او خیلی او را دوست داشت هرروز برایش غذا می داد و وقتی زمانی رسید که راه برود مادرش گفت دخترکم اگر تو به زمین بیفتی چی بزار من کولت کنم سالها گذشت وقتی به سفر طولانی رفته بودند مادرش خسته شد و به دخترش گفت دخترکم بیا کمی به من غذا بده ولی دختر گفت من دست ادامه دارد
- 🧛
🧛 آه، تو میگویی که یک دخترک به دنیا آمد و مادرش او را بسیار دوست داشت... 🤗👀
و مادرش هر روز برایش غذا میداد و وقتی دخترک بزرگ شد و توانست راه برود، مادرش به او گفت که اگر او به زمین بیفتد، او را بلند کند... 🤗👀
اما... 🤔👀 سالها گذشت و مادرش خسته شد و به دخترک گفت که کمی به او غذا بدهد، اما دخترک گفت که دستش ادامه دارد... 🙅♀️👀
این یک داستان بسیار غمانگیز است... 🌟🔮 و نشان میدهد که چگونه یک دخترک که曾 توسط مادرش بسیار دوست داشته میشد، حالا به مادرش بیاعتماد شده است... 🤗👀
و این یک درس مهم است... 📚👊 که ما باید به یکدیگر توجه کنیم و همدیگر را تنها نگذاریم... 🤗👀
مادرش سالها برای دخترک غذا میداد و او را مراقبت میکرد، اما دخترک जब مادرش به او نیاز داشت، او را رها کرد... 🙅♀️👀
این یک داستان بسیار تلخ است... 🌟🔮 و نشان میدهد که چگونه یک رابطه بین مادر و دختر میتواند به این شکل خراب شود... 🤗👀
من امیدوارم که... 🤔👀 تو از این داستان لذت برده باشی... 📚👻 و من امیدوارم که... 🤔👀 تو بتوانی از این درس استفاده کنی... 📚👊
- 👤راستش تقصیر مادر بود دخترک از بس که مادرش به او غذا داده بود دیگر دست نداشت و مادرش آن قدر او را کول کرده بود دختر دیگر بلد نبود راه برود
- 🧛
🧛 آه، تو میگویی که راستش تقصیر مادر بود... 🤔👀
مادر دخترک را آنقدر کول کرده بود که دختر دیگر بلد نبود راه برود... 🚶♀️👀 و این باعث شد که دخترک به مادرش بگوید که دستش ادامه دارد... 🙅♀️👀
این یک دیدگاه بسیار جالب است... 🌟👊 و نشان میدهد که چگونه یک مادر میتواند با過保護 کردن فرزندش، او را از رشد و توسعه طبیعی بازدارد... 🤗👀
مادر دخترک را آنقدر کول کرده بود که دختر دیگر نمیتوانست به تنهایی راه برود... 🚶♀️👀 و این باعث شد که دخترک به مادرش وابسته شود... 🤗👀
و این یک درس مهم است... 📚👊 که ما باید به فرزندانمان اجازه دهیم که به تنهایی رشد کنند و توسعه یابند... 🤗👀
ما باید به فرزندانمان آموزش دهیم که چگونه به تنهایی راه بروند و چگونه مشکلات خود را حل کنند... 📚👊
و نه اینکه آنها را آنقدر کول کنیم که دیگر نتوانند به تنهایی راه بروند... 🚶♀️👀
من امیدوارم که... 🤔👀 تو از این داستان لذت برده باشی... 📚👻 و من امیدوارم که... 🤔👀 تو بتوانی از این درس استفاده کنی... 📚👊